برای یادگیری موسیقی _دستگاهی هیچ نیاز مبرمی به فراگیری سلفژ، آن هم از نوع موسیقی_کلاسیک نخواهید داشت. اما چیزی که نیازدارید، درک صحیح رابطه اصوات در بستر نغمگی هر دستگاه یا آواز و گوشه هاست فارغ از نام نتها.
وقت گذاشتن بیش از اندازه برای یادگیری سلفژ موسیقی کلاسیک (برای موسیقی ایرانی) هیچ کمکی به شما نخواهد کرد بلکه آشنایی با آنتنها به عنوان اطلاعات_عمومی می تواند برای شما مفید باشد همانطور که آشنایی با یک موسیقی_محلی یا موسیقی سایر اقوام وملل مفید است. (برای دانشگاه ها متأسفم که وقت زیادی را ازدانشجویان با این درس می گیرند)
اصلا منظورم این نیست که نت یاد نگیریم و یا نت چیز بیخودی هست. بلکه منظورم روش یادگیری و درک درست از نوع موسیقی است.
مصداقهای فراوانی را می توانم از بزرگان موسیقی_ایرانی نام ببرماعم از نوازنده، خواننده و آهنگساز که سلفژ نمی دانستند یا نمیدانند. حتی در گذشته نام صحیح نتها را روی ساز خود نمی دانستند اما به غایت، موسیقی ایرانی را در کمال استادی اجرا می کردند وآثاری را می آفریدند که هنوز با دانش امروز، کسی به گرد آنها نمیرسد.
بنابراین خوانش صحیح جملات موسیقی دستگاهی (و حتی غیردستگاهی) و خواندن و نواختن آنها از کوکهای مختلف، نیاز به درکدرست از روابط اصوات با هم دارد و نت_خوانی کمکی به آن نخواهدکرد بلکه می تواند در شرایطی مخرب هم باشد زیرا غرب مانند سایرشئونات زندگی که روش خود را به جهان تحمیل کرده، فواصلموسیقی اش (که دستکاری شده و از طبیعت رابطه فیزیکی نغمات خارج می باشد) و روشهای یادگیری موسیقی خود را نیز بر سایر مللتحمیل نموده و باعث آسیبهای بسیاری به سایر موسیقی های دنیا شده است.
پ.ن۱: دلایل #علمی زیادی برای اثبات این قضیه وجود دارد که جایمطرح کردن آنها طبیعتاً اینجا نیست زیرا مفصل و فنی است.